خبر مردنت را
پیرزنان
روی پاهایشان گذاشتند و تکان دادند
زنان جوان
به سینه فشردند و شیر
و مردان
با گلهها هر صبح
به صحرا بردند و غروب
با پستانهای ورم کرده پس آوردند
خبر مردنت را شخم زدند
و در شیارهای بیگناهش
بذر نوعی گیاه عجیب را ..
تو مرده بودی اما
ما هنوز
مادران امیدواری بودیم
به جای خودت
رفتنت را
بزرگ میکردیم
در انتظار گیاهی
که پیرترها
میگفتند
ترکیب آن با بوتهی بومادران
چشمهای خدایان را
شفا خواهد داد....
برچسب : نویسنده : aligdztaranoom بازدید : 17